مثل حس نقطه چین، بعد از تموم شدن جمله یا بادی که به قصه امشبمون میوزه، دلم برای صبح تنگ شده.

پ.ن: دوباره سلام. سلام به خورشیدی که داره طلوع میکنه، به تابستون که سوار بر آفتاب داغ نزدیک و نزدیک تر میشه. سلام به کلمه هایی برای نوشتن و کتاب هایی برای خوندن و مهم تر از همه ، بعد از مدتهااا نبودن، سلام به این وبلاگ کوچیکم! به گرد و خاکی که روی کلماتم نشسته و بوی خوش شعری که این چهاردیواری رو پر کرده.

سلامِ گرم ، مثل تابستون....

سلام ,تابستون ,مثل ,هایی ,، ,تر ,سلام به ,بعد از ,هایی برای ,از مدتهااا ,مدتهااا نبودن،

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

پنگوئن خانم :) آشـوب ِ زن بودن... مفید نوشته مقالات جدید سلامت مادر و نوزاد و سیسمونی باران باش و ببار نگو این کاسه ها از آن کیست آموزش جامع صفر تا صد سئو سايت یک روز نو onfile بهترین سایت دلنوشته‌های یک طلبه